فاطمه طهورا ومحمدحسنفاطمه طهورا ومحمدحسن، تا این لحظه: 18 سال و 6 ماه و 14 روز سن داره

گلهای زندگی من

مادرانه

سلام امروز روز دوم ماه مبارک رمضانه دیشب سحر خیلی خسته بودم ... فاطمه جونی تا سحر بیدار بود ..موقع خوردن سحری اومد بیدارم کرد اصلا نمیتونستم از جام بلندشم ترجیح میدادم بخوابم و سحری نخورم. به فاطمه گفتم دخترم تو بابا برید سحری بخورین من میل ندارم وسیرم دیشب یه چیزی خوردم فاطمه رفت و بعد چند دقیقه با یه لیوان آب اومد گذاشت رو پاتختیو گفت مامان حداقل آب بخورین فردا تشنتون میشه ...آخ فدات شم که اینقدر مادرانه به فکر منی عزیز دلم  و تا وقتی که آب نخوردم دست ازسرم بر نداشت...   دوستت دارم مهربونم ...
1 مرداد 1391
1